امید و ناامیدی

امید و ناامیدی
برای این گفته از ویلیام چپمن در زمینهٔ موفقیت مالی و حرفه‌ای نمونه‌های زیادی رو می‌شه آورد: کسایی مثل جی. کی. رولینگ نویسندهٔ سری کتاب‌های هری پاتر، ورزشکارایی مثل کریستیانو رونالدو، هنرمندایی مثل چارلی چاپلین، مدیرانی مثل لری الیسون و افراد مشهوری مثل اپرا وینفری. اما اونچه که من از گذاشتن این جمله در این صفحه در نظر دارم، نوع دیگه‌ای از رشد و پیشرفته؛ رشد شخصی و پیشرفت معنوی. مثل مورد قبل انسان‌های زیادی رو هم می‌شه در این زمینه مثال زد که گذشتهٔ تاریک و غیر قابل افتخاری داشتن، اما با آگاهی، خودشناسی و از همه مهم‌تر اشتیاق به رشد، قدم به قدم در مسیر درست پیش رفتن، رشد کردن و افراد زیادی رو هم از این خرد و آگاهی بهره‌مند کردن. در ادبیات داستانی، شخصیتی مثل ژان والژان از چنین سرگذشتی برخورداره و از میان عرفای خودمون، می‌تونیم به مولانا اشاره کنیم که بعد از ملاقات با شمس تبریزی، تغییری بزرگ رو در مسیر زندگی و آگاهیش تجربه کرد. انسان‌هایی مثل اکهارت تُله که از فردی در فکر خودکشی، به یکی از بزرگ‌ترین استادان معنوی معاصر تبدیل شد یا دبی فورد که از منجلاب انواع و اقسام اعتیادها به یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین آموزگاران خودشناسی و بحث سایه بدل شد هم از جملهٔ همین انسان‌ها هستن. حواسمون باشه که اگر گذشتهٔ درخشانی نداریم، خودمون رو سرزنش نکنیم و حواسمون باشه که اگر دیگری یا دیگرانی که در مسیر رشد هستن و گذشتهٔ درخشانی نداشتن رو از مسیری که درش هستن ناامید نکنیم. پی‌نوشت: شما چه افراد دیگه‌ای رو می‌شناسید که چنین مسیری رو در زندگی‌شون طی کردن و بدون داشتن گذشته‌ای درخشان و بعضاً با پیشینه‌هایی تاریک، به آینده‌ای روشن و پر از درخشش رسیدن؟دسته‌بندیپست‌هاکلید‌واژهدبی فورداکهارت تلهاپرا وینفریجی کی رولینگکریستیانو رونالدوچارلی چاپلینهری پاترلری الیسونفقرتنگدستیموفقیتداراییثروتپیشرفتگذشتهآیندهرشد معنویرشدخودکشیاعتیادحمیدارشد فردیخودشناسیخودشکوفاییکلک آزادگانمجید حمیدا85 بازدید